همه چیز عجیب است. برای کز برکری که باید به تنهایی از پسِ همه مشکلات و ماموریت هایش بربیاید. برنامه ریزی، ایده و طرح ها را باید به تنهایی حل کند. اما این به زبان خیال ساده می آید. فقط به زبان خیال. زمانی که پای عمل به میان می آید تنها یک نفر است که باید به تنهایی مسئولیت این ماموریت را به عهده بگیرد. تنها باهوش ترین آنها.
آنها باید برهنه و بی سایه، در ناامنی و سرما. ماموریتشان را به پایان برسانند و زمانی که فکر می کنید که همه چیز به سادگی روبه پایان است غافلگیر می شوید. اما این زندگانی است که در میدانی یخی و در دل سرمای سوزناک شب می جوشد آنها باید برای بقایشان بجنگند.
